چشم و هم چشمِ من خیابانی ست ... که تو را باشکوه می سازد
که مرا مثل کاه می بیند ... که تو را مثل کوه می سازد
مثل کوهی درشت و محکم باش ... مثل فاتح نگاه خواهم کرد
آنقَدَر اَنگِ ننگ خواهم زد ... دامنت را سیاه خواهم کرد
روی دستان خویش می مانی ... پای این قصدِ شوم خواهی مُرد
که رکَب از تو خورده باشم ... این آرزو را به گور خواهی برد
سر بچرخان و باز جادو کن ... مالِ دنیای خر شدن هستم
بوسه ها را به جان من انداز ... مردِ این جنگِ تن به تن هستم
نظرات شما عزیزان: